بسیاری از سهامداران و ذینفعان نقش بسیار مهمی در حاکمیت شرکتی ایفا مینمایند. یعنی فرآیندها، روشها و قواعد داخلی که برای کنترل و مدیریت یک سازمان به کار میروند به صورت مستقیم یا غیرمستقیم با تعامل و همکاری سهامداران و دیگر بازیگران اصلی حاکمیت شرکتی شکل میگیرد. فرآیندها و روشها شامل استراتژی شرکت، برنامهریزی، ارزشها، اخلاق، مدیریت ریسک، جبران خدمات و موارد دیگر میشود.
اما هر کدام از بازیگران حاکمیت شرکتی نقش مشخص و وظایف تعریف شدهای با منافع، تأثیرگذاری و میزان نفوذ متفاوتی دارد که توجه به این تفاوتها هنگام مدیریت ارتباط و تعامل این بازیگران در موفقیت و پیشبرد اصول و سیاستهای حاکمیت شرکتی بسیار حائز اهمیت است.
بازیگران حاکمیت شرکتی
حاکمیت شرکتی سیستمی از قوانین، رویهها و فرآیندهاست که یک سازمان یا صنعت را هدایت و کنترل میکند. حاکمیت شرکتی شامل ایجاد تعادل میان منافع بازیگران اصلی و فرعی شرکت است، مانند سهامداران، هیئتمدیره، مدیریت و کارکنان، همچنین منافع مجمع و جامعهای که سازمان یا شرکت در آن فعالیت میکند.
حاکمیت شرکتی مؤثر نیازمند سیستمی کارآمد برای مدیریت اسناد و ایجاد شفافیت درفرآیندها است، بهگونهای که همه، از بالاترین تا پایینترین سطح، بدانند سازمان یا صنعت مشغول انجام چه کاری است و چرا این کارها انجام میشوند.
در این مقاله به ۱۱ نقش کلیدی در حاکمیت شرکتی میپردازیم و اثراین ۱۱ بازیگر را در حاکمیت شرکتی بررسی میکنیم. ابتدا مروری داریم بر ساختار حاکمیت شرکتی و بررسی ساختاری موفق برای اجرای آن:
ساختار یک حاکمیت شرکتی موفق
حاکمیت شرکتی شامل تخصیص و تقسیم عادلانهی قدرت میان سهامداران، هیئتمدیره، مدیریت و سایر ذینفعان است که عملیات روزمره شرکت را کنترل میکنند. برخی از عواملی که بر ساختار حاکمیت شرکتی تأثیر میگذارند عبارتند از:
- بازیگران داخلی: مانند هیئتمدیره، مدیران ارشد، مدیریت ارشد و کارکنان
- بازیگران خارجی: شامل سهامداران، سرمایهگذاران، مشتریان، فروشندگان و سازمانهای خارجی
- اصول حاکم بر شرکت: شامل قوانین، آییننامهها، دستورالعملها، منشورها، کدهای رفتاری و سیاستهای دیگر که شرکت برای تعیین اختیارات و تخصیص آنها تدوین کرده است
- سازمانهای نظارتی: سازمانهای دولتی مانند کمیسیون بورس و اوراق بهادار و ادارهی مالیات و سازمانهای داخلی مانند نهادهای خصوصی در صنایع مختلف
نکتهی مهم دربارهی حاکمیت شرکتی این است که حاکمیت شرکتی مؤثر نمیتواند در قبال تمامی بازیگران و سازمانها سیاستی یکسان را دنبال کند. هر سازمان یا صنعتی باید الزامات و نیازهای خاص صنعت و موقعیت جغرافیایی خود را منعکس کند. یک شرکت بزرگ با دفاتر و شعب متعدد ممکن است نیاز داشته باشد هویتهای متفاوتی برای مناطق مختلف داشته باشد. آن فرهنگ و سیاستی که در یک استان مؤثر است ممکن است در استان دیگر تأثیری نداشته باشد.
شاخصهای ارزیابی حاکمیت شرکتی نیازمند ابزارهای اندازهگیری دقیق و درک عمیق از فرهنگ سازمانی در سطوح بالا است. زمانی که یک شرکت بهاندازهای بزرگ شود که ارتباطات کارآمد دشوار گردد، نیاز به یک مرکز ارتباطی یکپارچه دارد که بتواند همه چیز را در یک مکان هماهنگ کند تا دسترسی برای تمام بازیگران و ذینفعان آسان باشد.
هیئت مدیره
در میان تمامی بازیگران اصلی و فرعی در حاکمیت شرکتی، هیئتمدیره بیشترین تأثیر را بر حاکمیت شرکتی دارد. رئیس هیئتمدیره، که هدایت هیئت مدیره را بر عهده دارد، مسئول مدیریت کلی، تعیین دستورجلسات، ایجاد اثربخشی و جریان اطلاعات در هیئت مدیره است. مدیرعامل به رئیس هیئتمدیره گزارش میدهد و در برابر هیئت مدیره پاسخگو است، در حالی که سایر اعضای کمیتههای مختلف به مدیرعامل گزارش میدهند.
نقش اصلی هیئتمدیره، تضمین موفقیت بلندمدت و پایدار شرکت است. اعضای هیئت مدیره باید تأثیرات و منافع همه ذینفعان را در نظر بگیرند و در عین حال برای سهامداران ارزش ایجاد کنند. هیئتمدیره معمولاً بهطور منظم در طول سال به صورت ماهانه یا فصلی جلساتی برگزار میکند تا عملکرد شرکت را بررسی کرده، استراتژیهای کلان، اهداف، فرهنگ و ارزشها را تعیین یا بازبینی کند، چارچوبهای حاکمیتی را ایجاد کند و.. برای آشنایی بیشتر با وظایف هیئت مدیره شما میتوانید مقالهی حاکمیت شرکتی و هیئت مدیره را مطالعه نمایید.
سهامداران
سهامداران مالک یک شرکت هستند، اما طبق قانون سازمانها، «مالکیت» و «مدیریت» فعالیتهایی جدا از هم هستند و نمیتوان آنها را با هم ادغام کرد. سهامداران ممکن است در عملیات روزمرهی شرکت دخالت نداشته باشند.
حقوق سهامداران محدود به رأیگیری رسمی است که بر ساختار حاکمیت شرکتی تأثیر میگذارد، موضوعات این رایگیریها مانند:
- انتخاب و برکناری مدیران
- اصلاح مجوزهای تأسیس
- تغییرات اساسی در هویت شرکت، مانند ادغامها، تملکها و فروش داراییهای عمده
- صدور سهام، مانند حقوق و اولویتهای سهام
سهامداران حق دارند در صورت مشاهدهی تخلفات شرکت، به عنوان مدعی شکایت کنند. در دعاوی این چنینی، سهامداران از مدیران اجرایی یا اعضای هیئتمدیره بابت اقداماتی که به اعتقاد آنها به شرکت و در نتیجه به سهامداران آسیب زده است، شکایت میکنند. هدف این دعاوی، بازگرداندن درآمد ازدسترفته به دلیل سوءمدیریت مدیران است.
سهامداران نقش مهمی در حاکمیت شرکتی ایفا میکنند. به عنوان بخشی از مالکان، آنها دارای منافع مالی در عملکرد شرکت هستند. همچنین ممکن است به تأثیرات اجتماعی، محیطی و اقتصادی شرکت و همچنین مدیریت ریسک آن نیز توجه داشته باشند.
هنگامی که شرکتها دارای حاکمیت شرکتی مناسب تلقی شوند، این امر میتواند موجب افزایش قیمت سهام شود و البته عکس این موضوع نیز صادق است. زیرا سهامداران کمتر تمایل دارند در یک سازمان با حاکمیت ضعیف سرمایهگذاری کنند یا در آن باقی بمانند. بنابراین، شواهدی از حاکمیت مناسب، مانند ارتباطات، پاسخگویی، شفافیت، سیاستها و ثبات، میتواند به سهامداران فعلی و آتی اطمینان بیشتری نسبت به شرکت و جهتگیری آن بدهد.
مدیرعامل و مدیریت
حاکمیت شرکتی شامل ایجاد قوانین و کنترلهایی برای سازمان است که به هدایت تیم رهبری کمک میکند و در عین حال منافع ذینفعان را با یکدیگر همسو میسازد.
این بدان معناست که نقش مدیرعامل و تیم مدیریتی این است که هنگام تصمیمگیری، بر اساس قوانین تعیینشده توسط هیئتمدیره عمل کرده و بهعنوان نمایندگان اصلی سازمان و هیئتمدیره با دیگر ذینفعان و بازیگران حاکمیت شرکتی تعامل داشته باشند. آنها همچنین در مورد تصمیمات مهم با هیئتمدیره مشورت میکنند و گزارش نتایج را به هیئت مدیره ارائه میدهند.
تأمین کنندگان
تقریباً هر سازمانی تأمینکنندگان خارجی دارد که به آنها وابسته است چراکه تأمین محصولات، قطعات، خدمات، ساختمانها، حملونقل یا نرمافزار/زیرساختهای اصلی که شرکت بر اساس آن فعالیت میکند، به تأمینکنندگان بستگی دارد. حفظ روابط خوب با تأمینکنندگان بسیار مهم است تا شرکت بتواند به ارائه محصولات یا خدمات با کیفیت و در زمان مقرر ادامه دهد.
با توجه به این موضوع، نقش تأمینکنندگان در حاکمیت شرکتی این است که در تصمیماتی که ممکن است بر زنجیره تأمین تأثیر بگذارد، دخالت داشته باشند. تصمیماتی مانند آنچه که باید تأمین شود، زمان و نحوه ارائه محصولات/خدمات آنها. تأمین کنندگان باید ازینکه به این سازمان به مدت زمان طولانی به محصولات و خدمات آنها نیاز خواهد داشت و برای آن هزینه پرداخت خواهد کرد اطمینان یابند.
کارکنان
اگرچه اکثر کارکنان بهعنوان ذینفع ممکن است در مسائل مربوط به حاکمیت شرکتی به صورت مستقیم نقش نداشته باشند، اما به طور کلی کارکنان به تصمیمات سازمان و تأثیر احتمالی آنها بر حقوق، امنیت شغلی و محیط کار خود علاقهمند هستند. علاوه بر این، از کارکنان انتظار میرود که برنامههای هیئتمدیره و تیم مدیریت را مطابق با استراتژی، اهداف، فرهنگ و ارزشهای سازمان اجرا کنند.
اگر کارکنان از جهتگیری شرکت رضایت نداشته باشند، این امر میتواند بر عملکرد آنها تأثیر منفی بگذارد و باعث شود به دنبال فرصتهای شغلی دیگری بگردند.
برای جذب و حفظ کارکنان توانمند، تصمیمگیرندگان در شرکت باید نیازها و انتظارات کارکنان را درک کرده و در تصمیمگیریهای خود لحاظ کنند.
مشتریان
مشابه کارکنان، مشتریان
ممکن است تأثیر مستقیم بر حاکمیت شرکتی نداشته باشند، اما از آنجا که مشتریان
هستند که صورتحسابها را پرداخت میکنند، تصمیمگیرندگان باید در نظر بگیرند که
استراتژی، اقدامات و ارزشهای شرکت چگونه ممکن است بر مشتریان تأثیر بگذارد.
بنابراین، هر تصمیمی که بر قابلیت اطمینان، ایمنی، ارزش، اخلاق و کیفیت محصولات یا
تجربه مشتری تأثیر بگذارد، میتواند منجر به جذب یا از دست دادن مشتریان توسط شرکت
شود و بر عملکرد مالی سازمان تأثیر بگذارد. از این رو، مشورت و تعامل منظم با
مشتریان برای درک منافع و انتظارات آنها و مدیریت تأثیرات هرگونه تغییر برنامهریزیشده،
کاملاً ارزشمند است.
وام دهندگان
بانکها و سایر وامدهندگان دیدگاهی مشابه سهامداران دارند. آنها در درجهی اول به مدیریت ریسک و عملکرد مالی شرکت علاقهمند هستند. حاکمیت مناسب میتواند به شرکت در جذب سرمایه از طریق وامدهندگان کمک کند. اما اگر یک شرکت بهخوبی اداره نشود، این گروه از ذینفعان ممکن است نسبت به مدیریت و موفقیت مالی آن تردید کنند، که این موضوع میتواند بر تمایل آنها به اعطای وام در آینده تأثیر بگذارد.
کمیته مالی
برخی از سازمانها ممکن است کمیته حسابرسی یا کمیتهی مالی ایجاد کنند که از هیئتمدیره و حاکمیت شرکتی حمایت کند. نقش این کمیته نظارت بر گزارشدهی مالی، مدیریت ریسک، کنترلهای داخلی و فرآیندهای حسابرسی است تا اطمینان حاصل شود که این موارد مؤثر و دقیق هستند. کمیتهی مالی نقش مهمی در حمایت از پاسخگویی، شفافیت و یکپارچگی ایفا میکنند تا هیئتمدیره بتواند با اطمینان از اطلاعات مورد استفاده برای هدایت فرآیند تصمیمگیری و ادارهی شرکت استفاده کند.
کمیته حاکمیتی
دولتها و نهادهای نظارتی نیز بخش مهمی از حاکمیت شرکتی هستند. نقش آنها اطمینان از رعایت قوانین و مقررات مرتبط توسط شرکتها است، در حالی که به اقتصاد محلی نیز کمک میکنند. به عنوان مثال، ممکن است حسابرسیهای خارجی انجام دهند تا اطمینان حاصل کنند که سازمانها گزارشهای مالی خود را بهطور دقیق ارائه میدهند و در صورت تخلف، سازمانها و مدیران آنها را مورد پیگرد قانونی قرار دهند.
این نظارت خارجی برای اطمینان از اجرای منصفانهی قوانین اهمیت دارد زیرا ممکن است برخی سازمانها بهطور مسئولانه فرآیندهای خود را اداره کنند، در حالی که سازمانها ممکن است اینطور نباشند. اگر اعضای جامعه احساس کنند که سیستمهای نظارتی موجود ناعادلانه هستند، ممکن است فشار به دولتها وارد کنند تا نظارت شرکتی را افزایش داده، شیوههای کسبوکار را تغییر دهند، پاسخگویی را تضمین کنند و رفتارهای نادرست را کاهش دهند.
جامعه
ذینفعان جامعه شامل افرادی هستند که در همان نواحی که شرکت در آن فعالیت میکند، زندگی، کار یا فعالیت میکنند. آنها عمدتاً به این علاقهمند هستند که شرکت چگونه ممکن است بر اقتصاد و محیطزیست محلی تأثیر بگذارد و آیا بهطور اجتماعی مسئولانه عمل میکند یا نه.
اگر ذینفعان جامعه مخالف سازمان یا پروژه باشند، ممکن است با مقاومت در برابر تغییر، خودداری از پذیرش اجتماعی، جلب توجه منفی یا ایجاد تأخیرها، حرکت به جلو را دشوار سازند. البته، برخی از ذینفعان جامعه ممکن است دانش و منابعی داشته باشند که بتواند به نتایج بهتری منجر شود. بنابراین، حاکمیت پایدار میتواند از طریق مشورت و تعامل با ذینفعان، بهویژه در فرآیند تصمیمگیری، از مشارکت جوامع بهرهمند شود.
در برخی موارد، اعضای جامعه ممکن است در گروههای ذینفع دیگر، مانند مشتریان، نیز جای بگیرند.
نتیجه گیری:
حاکمیت شرکتی فرآیندی پیچیده است که در آن بازیگران داخلی و خارجی مختلفی نقش دارند. از جملهی این بازیگران میتوان به هیئتمدیره، سهامداران، کارکنان، تأمینکنندگان، دولتها، جامعه و مشتریان اشاره کرد. هر دسته از بازیگران حاکمیت شرکتی دارای منافع خاص خود هستند و این نکتهی مهم را باید به خاطر داشت که حاکمیت شرکتی در قبال هرکدام ازین بازیگران سیاست یکسانی نخواهد داشت. بازیگران حاکمیت شرکتی بر نحوهی تصمیمگیریها، استراتژیها و عملکرد کلی شرکت تأثیر مهمی دارند.
بهطور کلی، حاکمیت شرکتی مؤثر نیازمند ارتباط شفاف، پاسخگویی و هماهنگی میان تمامی بازیگران است. تصمیمات مدیریتی باید با در نظر گرفتن منافع و انتظارات این گروهها اتخاذ شود تا همراستایی و پایداری سازمان تضمین گردد. در این راستا، همکاری و مشورت با ذینفعان مختلف به ویژه در مورد تغییرات مهم، میتواند به بهبود عملکرد سازمان و حفظ ارتباط مثبت با این گروهها کمک کند. در نهایت، حاکمیت شرکتی خوب نهتنها به نفع تمامی ذینفعان شرکت بلکه به سود کل جامعه و اقتصاد نیز خواهد بود.
خدمات اتود برای بازیگران اصلی حاکمیت شرکتی چیست؟
همانطور که در این مقاله اشاره شد، هیئت مدیره یکی از مهمترین بازیگران حاکمیت شرکتی است. وظایف خطیر و مهم اعضای هیئت مدیره و نحوهی تعامل این هیئت با مدیرعامل و تیم مدیریتی برای موفقیت در اجرای حاکمیت شرکتی بسیار تعیینکننده است. گروه فناوری اطلاعات اتود با اشراف کامل به اهمیت هیئت مدیره در روند اجرای حاکمیت شرکتی راهکاری جامع برای برگزاری و مدیریت جلسات هیئت مدیره برای شما تدارک دیده است. این راهکار نرمافزاری، به شما کمک میکند تا به یکی از مهمترین اهداف حاکمیت شرکتی یعنی افزایش بهرهوری و کارآمدی جلسات هیئت مدیره جامهی عمل بپوشانید. از جمله خدماتی که در پلتفرم مدیریت جلسات هیئت مدیرهی اتود دریافت خواهید کرد میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- مدیریت برگزاری جلسات
- مدیریت دستورجلسات
- مدیریت اسناد و مدارک
- تقویم زمانی و کاری آنلاین
- مدیریت وظایف و مسئولیتها
چنانچه مایل هستید جزییات بیشتری دربارهی راهکار نرمافزاری اتود برای جلسات هیئت مدیره بدانید به این صفحه مراجعه کنید.
بازیگران حاکمیت شرکتی